خب با اجازه تون الان دو هفته س که ماشین لباسشویی رو برای تعمیر بردن و بنده موندم با یه سبد لبریز از لباسهایی که باید شسته می شدن. اول همسر گفت بهتره بریم شمال که لباسهامون رو هم بشوریم! گفتم عمرا. تو این وضعیت قرمز کرونایی بنده از جام ت هم نمی خورم. آخه اولش تعمیرکار قول یه هفته ای رو به من داد و از اونجایی که بنده مطمئن بودم بدقولی خواهد کرد، تا ملافه و حوله و لباسهام رو تا دونه آخر شسته بودم. واسه من بحران بود...
مسافرم میاد شهرو خبر کن...
خداحافظی با گردن درد...
رو ,بنده ,شسته ,یه ,هم ,هفته ,به من ,رو به ,ای رو ,هفته ای ,من داد
درباره این سایت